حتما مطالبی درباره ظهور حضرت عیسی (ع) به همراه امام زمان(ع) در زمان فرج شنیده اید یا خوانده اید در این مطلب که کاری از حمید بخشنده آبکنار است به بررسی فضیلت ها یا برتری های امام زمان (عج) نسبت به حضرت مسیح (ع) خواهیم پرداخت ، این مطلب ویژه را تا آخر مطالعه کنید…
پاسخ فشرده:
حضرت مهدی در مقایسه با حضرت عیسی دارای ویژگیهای اختصاصی و منحصر به فرد زیر است:
۱٫ در عصر کنونی، حضرت مهدی است که حجت خدا بر روی زمین و مایه بقای هستی و تداوم نسل انسان است.
۲٫ حضرت مهدی به لحاظ نسبی، ذریه برترین پیامبر خدا، و فرزند فاطمه، برترین زنان عالم، است.
۳٫ برخورداری از علم راسخ به کاملترین وحی آسمانی و علم به ۷۲ وجه یا جنبه از اسم اعظم خدا مختص به حضرت مهدی است.
۴٫ حضرت مهدی منصور به یاری خاص فرشتگان است و حضرت عیسی علیهالسلام به شیوههای گوناگون در خدمت اهداف حجت ابن الحسن است.
۵٫ عدالت جهانی به دست حضرت مهدی است که جامۀ تحقق میپوشد و در نتیجه رضایت جهانیان و رفاه اقتصادی پدید میآید.
۶٫ این حضرت مهدی است که توحید حقیقی و آموزههای عملی وحیانی را در سطح جهان گسترش میدهد و بشریت را عملا در مسیر دین الاهی قرار میدهد.
پاسخ تفصیلی:
فضیلتهای حضرت مهدی نسبت به حضرت عیسی را میتوان از سه منظر مورد توجه قرار داد: قرآن، روایات، استدلال عقلی
حضرت مهدی در قرآن
۱٫ «و نرید أن نمنّ علیالذین استضعفوا فیالارض و نجعلهم أئمه و نجعلهم الوارثین»:
«و ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنها را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم»[۱] امام علی در تفسیر آیه فوق فرمود: «این گروه آل محمد هستند. خداوند مهدی آنها را بعد از زحمت و فشاری که بر آنان وارد می شود، برمیانگیزد و به آنها عزت می دهد و دشمنانشان را ذلیل و خوار میکند.[۲]
ابن ابیالحدید از حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام نقل میکند که آن حضرت فرمود: دنیا پس از همه سرکشیها بالاخره روزی به ما روی خواهد آورد.[۳] ابن ابی الحدید سپس اضافه می کند: اصحاب ما «معتزله» معتقدند که این، وعده ظهور امامی است که بر همه کشورها مستولی خواهد شد.[۴]
۲٫ «و له اسلم من فی السموات و الارض طوعاً و کرهاً»: «هرکس در آسمانها و زمین است خواه و ناخواه برای او اسلام آوردهاند».[۵] حضرت صادق علیه السلام در تفسیر آیه فوق فرمود: زمانی که مهدی قیام کرد تمام مردم روی زمین به وحدانیت خدا و رسالت حضرت محمد ایمان میآورند.[۶]
۳٫ «الذین إن مکّناهم فی الارض أقامو الصلوه و أتوا الزکاه و أمروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبهالامور»: «یاری دهندگان خدا کسانی هستند که اگر در روی زمین به آنها قدرت بخشیم، نماز را به پا می دارند و زکات مال می پردازند مردم را به کارهای شایسته وادار می کنند و از کارهای زشت باز می دارند و پایان همه کارها در دست خدا است».[۷] در بعضی از رویات اسلامی، آیه فوق به حضرت مهدی و یارانش یا آل محمد تفسیر شده است. مثلا در حدیثی از امام باقر آمده است: خداوند شرق و غرب زمین را در سیطره حکومت آنها قرار می دهد؛ آئینش را آشکار میسازد و به وسیله مهدی و یارانش بدعت و باطل را نابود میکند آنچنان که تبهکاران حق را نابوده کرده بودند؛ و آنچنان میشود که بر صفحه زمین اثری از ظلم دیده نمیشود چرا که امر به معروف و نهی از منکر میکنند.[۸]
۴٫ «وعدالله الذین امنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنّهم فیالارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکّننّ لهم دینهم الذی إرتضی لهم و لَیُبدّلنّهم من بعد خوفهم أمناً یعبدوننی لایشرکون بی شیئاً»: «خداوند وعده داده است به کسانی از شما که ایمان آورد و کارهای نیکو و شایسته بکند هر آینه آنها را در روی زمین خلافت بخشد چنان که در باره پیشینیان کرده است و آنان را قادر خواهد ساخت بر اینکه دین خداپسند خویش را بپا دارند و اندیشه و هراس شان را مبدل به امنیت خواهد نمود تا اینکه مرا پرستش نموده و چیزی را برا ی من شریک قرار ندهند».[۹] برطبق این آیه، حکومت جهانی مستضعفان نتیجه اطاعت و تسلیم در برابر فرمان خدا و پیامبر اوست. در سایه آن حکومت توحیدی، ناامنیها به آرامش مبدل می شود و نیز مردم روی زمین با نهایت آزادی خدا را می پرستند و توحید خالص در همه جا گسترده میشود.[۱۰] رسول خدا فرمودند : اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نماند، خدا آن یک روز را آن قدر طولانی می کند تا مردی از دودمان من که نامش نام من است ، حاکم بر زمین شود و صفحۀ زمین را پر از عدل و داد کند آن گونه که از ظلم و جور پر شده است.[۱۱]
۵٫ «ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر أن الارض یرثها عبادی الصالحون»: «در زبور نوشتیم بعد از ذکر، آنکه زمین را بندگان شایسته به ارث میبرند».[۱۲] امام صادق و امام باقر علیهما السلام فرمودند: مراد، قائم و اصحاب آن حضرت است.[۱۳]
حضرت مهدی در روایات اسلامی
علمای امامیه کتابهای متعددی درباره حضرت مهدی علیهالسلام نگاشتهاند. این کتابها دربردارنده احادیث گوناگون از منابع شیعه و اهل سنت بوده است. در اینجا برخی از روایات اسلامی در باره فضیلتهای اختصاصی مهدی علیهالسلام که حضرت عیسی فاقد آنها است، ذکر می شود:
۱٫ در این زمان، حضرت مهدی تنها حجت خدا بر روی زمین و مایه بقای هستی و تداوم نسل انسان است. زمین هیچگاه از حجت خدا خالی نیست خواه این حجت، رسول خدا باشد یا امامی که نایب رسولالله است. بنابر این، بعد از سپری شدن زمان رسالت، زمین از وجود امام هادی خلق خالی نیست.[۱۴] حضرت صادق فرمودند: «ما زالت الارض الّا و لله فیها الحجه یعرف الحلال و الحرام و یدعو الناس الی سبیل الله».[۱۵] سلیمان بن اعمش بن مهران از امام صادق روایت کرده است: ما حجتهای خداوند بر مردم عالم هستیم … به واسطۀ ما آسمان بر زمین نمیافتد مگر به اذن خدا؛ به واسطه ما باران می بارد و رحمت خدا گسترده می شود و برکات زمین خارج میشود؛ و اگر بر روی زمین از ما کسی نبود هر آینه زمین اهلش را فرو میبرد.[۱۶] در روایت آمده است هنگامی که حضرت مهدی ظهور می کند و حضرت عیسی نیز از آسمان رجعت میکنند، حضرت مهدی به حضرت عیسی میفرمایند که امامت نماز را برعهده گیرد، حضرت عیسی در پاسخ میگویند: «فقد رضی الله عنک، فإنما بعثتُ وزیراً و لمأبعث أمیراً»: من به عنوان وزیر فرستاده شدهام نه امیر.[۱۷] همچنین در روایت آمده است : هنگاهی که حضرت مهدی خروج میکند، فرشتهای بر بالای سرش است که ندا میدهد: این مهدی خلیفه الله است، پس از او پیروی کنید.[۱۸]
۲٫ حضرت مهدی از سلالۀ پیغمبر خاتم و فرزند حضرت فاطمه و حضرت علی هستند. این امر یک فضیلت نسبی و غیر اختیاری برای ایشان است. پیامبر فرمودند: هنگامی که «مهدی از فرزندانم» از پرده غیبت خارج شود و قیام کند، عیسی بن مریم از آسمان فرود میآید ….[۱۹]: «التاسع منهم قائم اهل بیتی و مهدی امتی؛ اشبه الناس بی فی شمائله و اقواله و افعاله…»: نهمین امام، قائم اهل بیت من و مهدی امت من است.[۲۰]“الائمه من ولدک علی رجال العالمین” بعدک؛ ثم إطلع الرابعه فاختار “فاطمه علی نساء العالمین”».[۲۲] در منابع اهل سنت نیز آمده است: «المهدی مِن وُلد فاطمه»: «مهدی از فرزندان فاطمه است».[۲۱] این در حالی است که بر طبق منابع اسلامی، حضرت فاطمه سیدۀ زنان عالم و دارای مقامی برتر از مقام حضرت مریم در نزد خدا است. به روایت جامع زیر توجه کنید: پیامبر فرمودند که، ای علی! خدای عزّ و جلّ بر دنیا اشراف یافت و مرا بر مردان دنیا برگزید؛ آنگاه تو را بر مردان عالم برگزید؛ در مرحلۀ سوم، امامان از نسل تو را پس از تو بر مردان عالم برگزید: «… عن النبی انه قال فی وصیه له، یا علیّ! إنّ الله عزّ و جلّ أشرَفَ علیالدنیا فاختارنی منها علی رجال العالمین؛ ثم إطلع الثانیه فاختارک علی رجال العالمین بعدی؛ ثم إطلع الثالثه فاختار ابن عباس از پیامبر (ص) نقل میکند
۳٫ حضرت مهدی برخوردار از علم به کاملترین وحی الاهی است که در قرآن متجلی است. حضرت علی فرمودند: خداوند تبارک و تعالی ما را پاکیزه و معصوم نمود و شاهدان بر خلقش قرار داد و حجت خود در زمین ساخت و ما را همراه قرآن و قرآن را همراه ما کرد که نه ما ازآن جدا شویم و نه آن از ما جدا گردد.[۲۳] حضرت امام صادق میفرماید: «همانا خداوند رسولان اولولعزم را خلق کرد و آنان را با علم فضیلت داد و ما را وارث علم آنان کرد و ما را در علم ایشان بر آنان فضیلت داد؛ و خداوند آنچه را آنان نمیدانستند، به رسول الله تعلیم کرد و علم رسول و علم آنان را به ما تعلیم کرد».[۲۴] در روایت دیگر آمده است که موسای کلیم به خدا عرض کرد: «… یا رب! لقد أکرمتنی بکرامهٍ لمتُکرِم بها احداً قبلی، فقال الله جلّ جلاله: یا موسی! أما عَلِمتَ أن محمداً (ص) افضل عندی مِن جمیع ملائکتی و جمیع خلقی؟ قال موسی: یا رب فإن کان محمد اکرم عندک مِن جمیع خلقک، فهل فی آل الانبیاء أکرمُ مِن آلی؟ قال الله جل جلاله: یا موسی أما علِمتَ أنّ فضل آلِ محمد علی جمیع آلالنبیین کفضلِ محمد علی جمیع المرسلین.[۲۵] بر طبق این روایت، خدا میفرماید همچنان که محمد بر همۀ رسولان فضیلت دارد، آل محمد نیز بر آل همۀ انبیا برتری دارد. همچنین باید دانست که علم به ۷۲ وجه یا جنبه از اسم اعظم خدا، مختص به امامان از جمله حضرت مهدی است. در روایت است که امام صادق فرمودند: در مورد اسم اعظم خدا، به عیسی ابن مریم دو حرف اعطا شد و به موسی چهار حرف اعطا شد و به ابراهیم ، هشت حرف؛ و به نوح پانزده حرف؛ و به آدم بیست و پنج حرف. خدای تعالی همۀ آن را برای محمد جمع کرد و همانا اسم اعظم خدا ۷۳ حرف است که به محمد هفتاد و دو حرف اعطا شد و یک حرف از او پوشانده شد.[۲۶] همچنین جابر از امام باقر نقل میکند: اسم اعظم خدا بر ۷۳ حرف است … و نزد ما ۷۲ حرف از اسم اعظم است و یک حرف نزد خداست که آن را در علم الغیب، به خود اختصاص داده است.[۲۷]
۴٫ حضرت مهدی منصور به یاری خاص فرشتگان خدا و خدمات گوناگون حضرت عیسی به ایشان است. پیامبر اسلام فرمودند: «… و یظهر دین الله و یوید بنصرالله و ینصر بملائکه الله…».[۲۸]پردازد. پس از چهل سال زندگی، خداوند جان حضرت عیسی را میگیرد و حضرت مهدی مراسم دفن او را آشکارا در برابر دیدگان مردم برگزار میکند و در کنار قبر مادرش در قدس به خاک میسپارد.[۳۳] همچنین، امام صادق فرمودند: «انقلاب مهدی را سه سپاه، یاری میکند: سپاهی از فرشتگان، سپاهی از مومنان و سپاهی از رعب»[۲۹]. و امام باقر فرمودند: هنگامی که قائم ما ظهور کند، خداوند او را به وسیله فرشتگان نشاندار و فرشتگان پیاپی و صفزده و کروبیان یاری خواهد کرد در حالی که جبرئیل، پیشایش آن حضرت و میکائیل ، سمت راست و اسرافیل، سمت چپ ، و فرشتگان مقرب، در کنار او هستند. [۳۰] همچنین طبق احادیث ، مسیح از آسمان فرود میآید و پشت سر مهدی نماز میگزارد.[۳۱] فرود آمدن مسیح موجب خوشحالی مسیحیان و یهودیان و مسلمانان میشود و همه مسیحیان و یهودیان آزاداندیش میپذیرند: «إنّ عیسی ینزل قبل یوم القیامه الی الدنیا فلایبقی اهل مله یهودی و لاغیره الا آمن به قبل موته».[۳۲] و بدین ترتیب، بین مسلمانان و مسیحیان و یهودیان همبستگی و صفا ایجاد میگردد. از طرف دیگر، موضعگیری صریح عیسی در طرفداری از حضرت مهدی و مسلمانان سبب میشود که دشمنی حکومتهای غربی نسبت به اسلام و مسلمانان کاهش یابد و با انعقاد قرارداد صلح با غربیان تا مدتی از جنگ و خونریزی جلوگیری میشود. افزون بر این، حضرت عیسی همراه با مسلمانان با یهود ، روم و دجال به نبرد می
۵٫ حضرت مهدی (ع) است که تحققبخش عدالت جهانی است. امام صادق در تفسیر آیات ۱۵ تا ۱۷ از سورۀ طارق فرمودند: قطعاً خدا قائم را مبعوث میکند و از جباران انتقام میگیرد.[۳۴] خداوند در معراج پیامبر به ایشان فرمود: همانا زمین را با مهدی، آخرین وصی، از ظلم پاک میکنم و مشرق و مغرب زمین را در اختیارش قرار میدهم[۳۵]– نیست؛ او کارگزاران حکومتها را به اعمال بدشان کیفر خواهد داد. او به شما نشان خواهد داد که دادگری چگونه است.[۳۷] همچنین حضرت علی فرمودند: مهدی فتنههای آینده را دریابد، با چراغی روشن در آن گام می نهد و بر سیرۀ صالحان رفتار میکند تا گرهها را بگشاید.[۳۸] به یمن وجود دولت حضرت مهدی است که رفاه اقتصادی بشر پدید میآید. امیرالمومنان میفرمایند: در زمان ظهور حضرت مهدی، زمین گنجینههای خود (معادن طلا و نقره) را برای او بیرون میریزد و کلیدهایش را به او میسپارد.[۳۹] همچنین رسول خدا فرمودند: در زمان برقراری دولت مهدی، آبها فراوان می گردد و نهرها کشیده میشوند و برکات زمین افزایش مییابند و گنجها استخراج میگردند.[۴۰] و حضرت مهدی «یملأ الارض عدلاً کما ملئت جوراً و ظلماً».[۳۶] همچنین علی علیهالسلام میفرماید: آگاه باشید در فردایی که شما را از آن هیچ آگاهیای نیست، زمامداری حاکم میشود که از این طایفه – امویان
۶٫ اصلاح چارچوب فکری و تحول اساسی در رفتارها و نهادهای بشری به دست حضرت مهدی صورت میگیرد. در روایات داریم که با تشکیل دولت مهدی در سطح زمین، توحید راستین و رسالت محمد فراگیر میشود: هنگامی که قائم به پا خیزد، هیج سرزمینی باقی نمیماند مگر این که گواهی بر وحدانیت خدا و رسالت محمد از آن بلند شود.[۴۱] دو روایت از امام باقر در این باره ذکر شده است: زمانی که قائم ما قیام کند، دست خود را بر سر بندگان گذارد و بدین وسیله نیروهای مردم را تمرکز بخشیده، اخلاقشان را کامل سازد.[۴۲] و علم و حکمت به همه شما در زمان مردی از خاندان ما آموخته شود، به طوری که حتی زن در خانهاش بر طبق کتاب خدا و سنت رسول الله (ص) قضاوت نماید.[۴۳] همچنین امیرمؤمنان در نهجالبلاغه میفرماید: او خواستهها را تابع هدایت آسمانی میکند، و آن هنگامی است که مردم هدایت را تابع هوسها کردهاند؛ او آراء و اندیشهها را تابع قرآن میسازد و آن هنگامی است که افراد قرآن را تابع آراء خود کردهاند … و او آنچه از کتاب خدا و سنّت پیامبر مرده است، زنده میگرداند.[۴۴] ابن ابی الحدید در ذیل این کلام حضرت مینویسد: «این سخن امیرمؤمنان اشاره است به امامی که در آخرالزمان خواهد آمد و در روایات فراوان، از آمدن او خبر داده شده و با ظهور او، هدایت قاهره پدید آمده و عمل به رأی و قیاس از میان رفته، برابر قرآن کریم رفتار می شود.»[۴۵] بنابر این، در آن زمان اعتقادات راستین فراگیر میشود و بساط گستردۀ شرابخواری و بیبندوباری و رباخواری جامعه برچیده میشود و اعمال صالح گسترش کامل مییابد.
حضرت مهدی بر اساس استدلال عقلی
با استدلالی متشکل از سه مقدمه میتوان افضل بودن حضرت مهدی بر حضرت عیسی را اثبات کرد:
۱٫ پیامبر اسلام کاملترین وحی آسمانی را به بشر عرضه کردهاند به طوری که آموزههای نظری و عملی پیامبر، برآورندۀ نیازهای بشر تا روز قیامت است؛ و هر قدر هم بشر در علم و تمدن پیشرفت کند، آموزههای پیامبر اسلام همچنان زنده و نو است و میتواند جوامع بشری را اداره کند.
۲٫ دریافت و ارائه چنین آموزههای وحیانی کاملی پیشاپیش نیازمند وجود روحی متناسب با کاملترین پیام خدا است. بر این اساس، همانطور که آموزههای پیامبر اسلام کاملترین پیامهای آسمانی است، باید نفس پیامبر هم کاملتر از نفس همه انسانهای مخلوق باشد و سعه وجودی روح ایشان از همه انبیای گذشته بیشتر باشد.
۳٫ پس از سپری شدن دورۀ رسالت، امام همان حجت خدا بر خلق است که وظیفۀ ایفای نقشهای رسول خدا را پس از ایشان برعهده دارند. یکی از این نقشها تبیین و تفسیر عصمتآمیز قرآن و نقش دیگر رهبری معصومانه است.که امام به عنوان حجت خدا همسان و همگام با رسول خدا متکفل ایفای وظیفه تفسیر باطن قرآن و زعامت اجتماعی است. بنابراین، روح امام همچون روح پیامبر است، از علم برتر برای تبیین کاملترین وحی آسمانی برخوردار می باشد و همچنین دارای سعه وجودیای است که امکان ایفای نقش به عنوان زمامدار جهانی را برای ایشان میسًر میسازد.
پی نوشت :
[۱]. قصص، آیه ۵٫
[۲]. تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی و همکاران، (تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۴ هجری شمسی)، ج ۱۶، ص ۳۰٫
[۳]. نهجالبلاغه، کلمات قصار، شماره ۲۰۹٫
[۴]. شرح نهجالبلاغه ، ابن ابی الحدید، (بیروت: موسسه الاعلمی، ۱۴۱۵ هجری قمری)، مجلد دهم، ص ۱۸٫
[۵]. آل عمران، آیه ۸۳٫
[۶].ینابیع الموده، شیخ سلیمان بن ابراهیم قندوزی، تحقیق سیدعلی جمال اشرف الحسینی، (قم: انتشارات اسوه، ۱۴۱۶ هجری قمری)، مجلد سوم، باب ۷۱، ص ۲۳۶؛ منتخب الاثر ، آیتالله صافی گلپایگانی، (قم: موسسه السیده المعصومه، ۱۴۱۹ هجری قمری)، باب ۳۵، ص ۳۶۱٫
[۷]. حج، آیه ۴۱٫
[۸]. تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی و همکاران، (تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۴ هجری شمسی)، ج ۱۴، ص ۱۳۶٫
[۹]. نور، آیه ۵۵٫
[۱۰]. تفسیر نمونه، پیشین، ص ۵۶۳-۵۶۴٫
[۱۱]. تفسیر نمونه، پیشین، ص ۵۶۶٫
[۱۲]. انبیا، ۱۰۵٫
[۱۳]. ینابیع الموده، پیشین، ص۲۴۳٫
[۱۴]. شرح اصول کافی ، محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، (تهران: موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۷ هجری شمسی) ج ۲، ص ۴۷۸٫
[۱۵]. شرح اصول کافی، محمد صالح مازندرانی، (تهران: المکتبه الاسلامیه، ۱۳۸۴ هجری قمری)، مجلد ۵، ص ۱۴۸٫
[۱۶]. ینابیع الموده، پیشین، ص ۳۶۰٫
[۱۷]. الفتن، نعیم بن حماد المروزی، (بیروت: دارالفکر، ۱۴۲۴ قمری) ، ص ۳۴۷؛ الملاحم و الفتن، ابن طاووس، (منشورات الرضی، ۱۳۹۸ قمری)، ص ۸۳-۸۴٫
[۱۸]. ینابیع الموده، پیشین، ص ۳۸۵٫
[۱۹]. بحار الانوار، محمد باقر المجلسی، (بیروت: دارالتعارف، ۱۴۲۱ قمری)، ج ۲۱، ص ۵۷۶٫
[۲۰]. بحار الانوار، همان، ص ۵۳۴٫
[۲۱]. سنن ابن ماجه، محمدبن یزید القزوینی، (بیروت: داراحیاء التراثالعربی، ۱۴۲۱ قمری)، ص ۶۹۹، حدیث ۴۰۸۶٫
[۲۲]. بحار الانوار، محمد باقر المجلسی، (بیروت: داراحیاء التراثالعربی، ۱۴۰۳ قمری)، ج ۲۶، صص ۲۷۰-۲۷۱٫
[۲۳]. الاصول من الکافی، محمد بن یعقوب الکلینی، (بیروت: دار صعب؛ دارالتعارف، ۱۴۰۱ قمری)، ج ۱، ص ۱۹۱٫
[۲۴]. بحارالانوار، پیشین، ج ۲۶، ص ۱۹۴٫
[۲۵]. بحارالانوار، پیشین، ج ۲۶، ص ۲۷۵٫
[۲۶]. الاصول من الکافی، پیشین، ج ۱، ص ۲۳۰٫
[۲۷]. الاصول من الکافی، پیشین، ج ۱، ص ۲۳۰٫
[۲۸]. بحار الانوار، پیشین، ج ۵۲، ص ۳۷۹٫
[۲۹]. بحار الانوار، پیشین، ج ۵۲، ص ۱۳۹٫
[۳۰]. بحارالانوار، پیشین، ج ۵۲، ص ۳۴۸٫
[۳۱]. بحارالانوار، پیشین، ج ۵۳، ص ۵۹٫
[۳۲]. بحارالانوار، پیشین، ج ۵۳، ص ۵۱٫
[۳۳]. نک: عصر ظهور، علی کورانی، ترجمه عباس جلالی، (تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۷۹ هجری شمسی)، صص ۳۴۲-۳۴۴؛ بحارالانوار، پیشین، ج ۵۲، ص ۳۸۳ و ج ۵۳، ص ۵۱٫
[۳۴]. بحار الانوار، محمد باقر المجلسی، (بیروت: دارالتعارف، ۱۴۲۱ قمری)، ج ۲۱، ص ۶۱۷؛ چاپ داراحیاء التراثالعربی، ج ۵۳، ص ۱۲۰٫
[۳۵]. ینابیع الموده، پیشین، ص ۳۷۹٫
[۳۶]. بحارالانوار، پیشین، ج ۲۱، ص ۵۳۴؛ چاپ داراحیاء التراثالعربی، ج ۵۲، ص ۳۸۰٫
[۳۷]. نهج البلاغه، خطبه ۱۳۸، بند ۲ و ۳٫
[۳۸]. نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰، بند ۳٫
[۳۹]. نهج البلاغه، خ ۱۳۸، بند ۳٫
[۴۰]. نک: منتخب الاثر، لطف الله صافی کلپایگانی، فصل ۴، باب ۳، ص ۵۸۹٫
[۴۱]. بحارالانوار، پیشین، ج ۵۲، ص ۳۴۰٫
[۴۲]. بحار الانوار، پیشین، ج ۵۲، ص ۳۳۶٫
[۴۳]. بحار الانوار، پیشین، ج ۵۲، ص ۳۵۲٫
[۴۴]. نهج البلاغه، خطبه ۱۳۸، بند ۱ و بند ۳٫
[۴۵]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، (بیروت:موسسه الاعلمی، ۱۴۱۵هجری قمری)، مجلد ۵، ص۲۹-۳۰٫
اين مطلب را به اشتراك بگذاريد :
نظرات شما عزیزان: